پست های ویژه
دانلود رمان آس پیک pdf از Fatemeh_78 برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
یه قاتل حرفه‌ای داریم که بهش میگن آس، عاشق دیونه بازیه و هیچ مدرکی از خودش باقی نمیزاره به جز یه کارت که روش عکس تک پیک هست و کناره قربانیاش میندازه. یه دختر داریم که شیطونه و عاشق آرتیست بازی، به خاطر علاقه‌اش پلیس میشه و اولین پروندشو بهش میدن…حالا چی میشه؟ چطوری ازدست این قاتل خلاص میشه؟ قاتلی که اسمش لرزه به تنه رزا میندازه..
شش سال قبل
– سرهنگ، سرهنگ اکبری اونا آروین رو دستگیر کردند! به هویتش پی بردند قربان، فهمیدند که مامور مخفی هست. چه دستوری میدین؟
سرهنگ اکبری: لعنتی…جون آروین تو خطره باید بریم به محل، برادرم رو خبر کن.
– اطاعت سرهنگ، تا شما به محل برید به ایشون اطلاع میدم.
سرهنگ اکبری: سرگرد عجله کن، تمامی تیم رو به محل ببر، نباید ریسک کنیم چون برادر زاده ام در خطره. معطل نکن فقیهی، همین الان برو…
صدای احترام نظامی سرگرد فقیهی تو اتاق طنین انداز میشه و سرگرد سریع اتاق رو ترک می کنه و به دنبال برادر سرهنگ «بهداد اکبری» پدر آروین یعنی مهندس مهندس بهرام اکبری میره. مهندسی زبده و حرفه ای در کار عمران….سرگرد فقیهی بعد از دقایقی، موفق به پیدا کردن بهرام اکبری نمیشه. بخاطر مرتفع بودن گرفته و ساختهی یکی از بهترین هاست، یعنی مهندس بهرام اکبری.
بعد از زمانی قابل توجه تمام مامورا به محل اعزام میشن. سرهنگ و سرگرد هر دو دوشادوش هم جلوی درب ساختمان ایستاده بودند. نگاه همه به میانه ساختمان بود. طبقه دهم. سرهنگ بلندگو را بدست می گیرد و در حالی که به اون طبقه خیره بود، به دو شخصی که کنار پنجره قدی شکسته شده ایستاده بودند، هشدارهای آخر رو میده.
