دانلود رمان چند لحظه عاشقم باش pdf از طناز بیدبرگ برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
داستان درباره دختری به نام آتریساس که هجده سالشه و فکر می کنه قلبش برای عاشقی ساخته نشده و به خاطر رشتش که عکاسیه و کار عکاسی که برای مجله هنری دفتر دوست پدرش انجام میده با ماهان کاشفی که پسری خوشگذران و بی بند و باره آشنا میشه و سرنوشت چند بار این دو رو باهم رو به رو می کنه تا این که ماهان به عشقش اعتراف می کنه و آتریسا به خاطر حوادثی که پیش میاد مجبور به گفتن دروغی میشه که باعث نابودی زندگی هر دو میشه و….آیا عشق آن قدر قدرتمنده که این دو رو به هم برسونه یا سرنوشت زندگی این دو رو به بازی می گیره؟
هنوز هم هستند دخترانی که نگران پاک شدن آرایششان نیستند، چون آرایش ندارند. هستند دخترانی که وقتی یک پسر پولدار می بینند، دلشان نمی لرزد، چون دلشان دل است؛ نه ژله! هستند دخترانی که با دیدن ماشین پسرها، کف نمی کنند…چون اینها دخترند نه دلستر!
اسم من آتریساس و هجده سالمه، ساکن تهران. تازه دیپلمم رو گرفتم و قراره سال دیگه کنکور شرکت کنم. امروز قراره به یک نمایشگاه برم تا کارعکاسی یک مجله هنری که برای دوست پسرم هست رو انجام بده. سریع حاضر شدم و دوربینم رو برداشتم و از مامان خداحافظی کردم. سوار ماشینم شدم و به سمت نمایشگاه راه افتادم.
به نمایشگاه که رسیدم، بازدید کننده های زیادی رو دیدم، با دیدن اون همه نقاشی چشم نواز و قشنگ، لبخند روی لبهایم نشست و جلوتر رفتم تا از نقاشی ها، عکس بگیرم. یک چند تا عکس خوشکل، از نقاشی ها گرفتم و دنبال هنرمند این نقاشی ها گشتم تا هم کنار یکی از کاراش که دوست داره، ازش عکس بگیرم و هم یک مصاحبه کوتاه باهاش داشته باشم.