دانلود رمان سرآشپز pdf از مریم حسن نژاد برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
داستان این رمان درباره دختری به اسم مانیاس که بعد از دیپلم به دنبال علاقش رفته و آشپزی رو انتخاب کرده. بعد از گرفتن مدارک بین الملی آشپزیش دنبال کار میگرده و بعد از گذشت اتفاقاتی سرآشپز یک رستوران میشه که از قضا مدیر رستوران یک پسر جذاب و مغروره…
از رستوران بهاران زدم بیرون…اینم نشد… اخ خدایا یعنی واسه مدارک آشپزیم هیچ کاری پیدا نمیشه؟ شروع کردم به قدم زدن، از بدشانسی من تو خیابان پرنده
هم پر نمیزد چه برسه به آدم. نزدیک ایستگاه اتوبوس بودم که احساس کردم خودم و کیفم کشیده شدیم، یه جیغ بلندی کشیدم و پخش زمین شدم. وای خدا بدبخت شدم تمام زندگیم تو کیفم بود وای مدارکام….
نمیدونستم چکار کنم. سرگردون دور خودم تاب میخوردم که صدای زنگ گوشیم بلند شد. نمیدونم از خوش شانسیم بود که گوشیمو گذاشته بودم داخل جیبم یا نه، گوشی رو سریع از جیبم در آوردم. اسم سوگند روی اسکرین گوشیم چشمک میزد.
-الو سوگند بدبخت شدم…بیچاره شدم…
-الو مانیا چی شده؟ چرا گریه میکنی؟
-من کی گریه کردم فقط دارم ناله میکنم…
-حالا واسه چی ناله میکنی؟
-وای سوگند همه زندگیم رفت حالا چکار کنم؟
-چشمم روشن زندگیت کیه
-چی میگی سوگند مدارکمو میگم کیفمو زدن…
-وا چندتا تیکه برگه گریه داره؟
-همون برگه ها زندگیم بودن حالا من چطور ثابت کنم بهترین آشپز دنیام…
-برو بابا چه خودشم دست بالا میگره.. کجایی بیام دنبالت بریم اداره آگاهی…
-نزدیک رستوران بهاران میدونی کجاست؟؟
-اره بابا پاتوقمه همونجا وایسا الان میام..
– باشه زود بیا خداحافظ…
– بای…