پست های ویژه
دانلود رمان آفرودیته الهه تاریکی pdf از مبینا شعبانپور برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
آفرودیته دختری که بعد تولد هیجده سالگیش متوجه میشه یه دختر عادی نیست وماهیت درونش نور و تاریکی، در حقیقت اون ی الهه تاریکیه که باید مادرش و دنیا رو از دست خطرناک دشمن دنیا نجات بده و تو این راه عاشقانه ایی ناب رو یا یکی از سه شاهزاده جهنم تجربه میکنه تا اینکه…
سعی کردم نفس عمیق بکشم، اما انگار راه گلویم بسته شده بود. ترس عضلاتم منقبض کرده بود نمی دونستم چه خبره…دوباره صدای پچ پچ اومد. چشمام رو محکم روی هم فشار دادم. هیچ کس تو اتاقم نبود. پس این صداها واسه چی بود. قلبم اونقدر بد میزد که می ترسیدم صداش توجه اونا رو جلب کنه. درمونده شده بودم. زیر پتو بودم و هر لحظه به این فکر می کردم که الان یکی پتو یا پامو می کشه!
یا حتی این احتمال رو می دادم که بپره روم! خدایا یه کاری کن.. صدای پچ پچ نزدیک شد و کم کم به خنده های ارومی تبدیل شد. دعا می کردم کار آیهان باشه. یه شوخی اما می دونستم که اونا نیستن. آرام که خیلی ترسوتر از این حرفا بود که این کارو کنه. حس کردم یکی دستشو گذاشت روی پتو. چشمام تا آخرین حد گشاد شد. نفسم بند اومد..خدایا کمکم کن…
دست برداشته شد…صداها کم شد و کم کم از بین رفت. اتاق ساکت شد. یواش از زیر پتو اتاقم رو نگاه کردم. خالی بود. تازه تونستم نفس بکشم. روی تخت نشستم و به موهام چنگ زدم. اونا دیگه کی بودن.ووخدایا چه بلایی داره سرم میاد…نکنه دیوونه شدم.
