دانلود رمان ازدواج به سبک یهویی pdf از kiya_dokht برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
داستان در مورد دختری هستش که به خاطر گناه ناخواسته ی پدر و مادرش تاوان سختی رو پس میده! از این رو مسئول این تاوان و زجر دادن دختر، کسیه که علاقه ی زیادی به انتقام گرفتن و کینه توزی نداره اما…
نمی فهمم! مگه من از خدا به خاطر اینکه منو از مشکلات زندگیم سالم بیرون آورد تشکر نکردم؟ چی شد پس؟ هنوز آب خوش از گلوم پایین نرفته بود که سرنوشت لعنتی دهنمو باز کرد و به زور هر چی زهر بود، تو حلقم ریخت! مشکلات همین طور یکی یکی به سمتم هجوم آوردن! امیدی به من هست؟! منِ زهر خورده؟!
از مرگ بابام 2 ماه می گذره…تو این دو ماه از نظر روحی حال خوبی نداشتم…سنم کم بود برای یتیم شدن…تقریبا یک هفته پیش که فهمیدم دانشگاه و رشته ی مورد علاقم قبول شدم، با خودم فکر کردم اتفاقای بد تموم شده و حالا زندگی دوباره روی خوشش رو بهم نشون داده…پس چرا روی خوش زندگی رو با اتفاقات تلخ گذشته به خودم زهر می کردم؟…زندگیمو با برنامه ریزی مثل قبل کردم.
مامانم از شوق سر از پا نمی شناخت…اونم حالت روحیش با دیدن من بهتر شده بود…خوش حالیشو که می دیدم نسبت به آینده امیدوار تر می شدم…شدم همون آنیسایی که چند ماه پیش بودم…تا اینجا همه چیز خوب بود، اما امروز ظهر همه چیز بهم ریخت! وقتی با تاکسی تسویه حساب کردم از ماشین پیاده شدمو وارد حیاط آپارتمان شدم…چیزی نگذشت که طبقه ی چهارم بودم…کلید انداختمو درو باز کردم. خم شدم تا بند کفش اسپرتمو باز کنم، اما با صدای گریه ی آشنای کسی، سره جام میخکوب شدم…