پست های ویژه
دانلود رمان ازدواج اجباری pdf از یاسمن رضایی برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
دختری برای حفظ ابروی خواهرش مجبور به ازدواج ناخواسته با پسری میشه چشم دوخته به ثروت خانوادگی…جدال غرورو نفرت…اینبار عشق پیروز میشه یا غرور…
داشتم طبق معمول خونه رو مرتب میکردم که چشمم خوردش به یه شماره که رو کارت نوشته شده بود با تعجب ورش داشتم. نگام بهش دوخته شد. فکر کنم ماله شیماس… صد دفعه بهش گفتم دختر وسیله هاتو وسط زمین ننداز که چشمم به صاحب شماره افتادش… علی کارا …دیگه نتونستم طاقت بیارم و بلند شیمارو صداش زدم.شیما هم با ترس اومدش پایین…
_چی شده اجی؟
باحالت مشکوکانه بهش نگاه کردم گفتم_ این شماره ؟؟؟
که به من من افتادش…
_هیچی ابجی بخدا اینو شماره یکی از هم دانشگاهیامه…
خندم گرفتش عیب نداره عزیزم شوخی کردم. لازم نیستش به من توضیح بدی…ولی این همکلاسیتون احیانن پسره؟
_سرشو انداختش پایین آره آجی…
رگ غیرتم زدش بالا… بدونه هیچ حرفی شماره رو به شیما دادم. علی کارا اگه اسمه من یاسمنه، تاتوشو در میارم که هدفت از نزدیک شدن به خواهرم من چیه. چون من خواهر بزرگ تره شیمام و مسولیت اون به دوش منه. به هیچ کسم اجازه ی اذیت کردنشو نمیدم. تو همین فکرا بودم که متوجه شدم شیما منو تو آغوشش کشیده. منم آروم بغلش کردم. دمه گوشش گفتم نمیزارم کسی بهت آسیب بزنه خواهریم…نمیزارم.
