دانلود رمان بهارک pdf از رقیه مستمع برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
بهارک داستانی است در مورد دختری به اسم بهارک که در همان بچگی مادرش به قتل میرسد و او نیز که به همراه جسد مادر در خیابان یافت شده بود، به بیمارستان رفت و به دلیل نبود نام و نشانی از خانه و زندگی بهارک مهرداد دکتر جراح بیمارستان او را با خود به خانه پیش مادر می برد که تا پیدا شدن پدر وبستگان بهارک از او مراقبت کند. غافل از اینکه پدر بهارک درگیر جریانات زیاد و متفاوتی می شود و بهارک را پیدا نمیکند…
زندگی پر است از یکی بود و یکی نبودها! اول تمام قصه های تلخ و شیرینی که شنیده ایم این جمله به چشم میخوره. یکی بود و یکی نبود! یک روز میرسه که معنای این جمله در نبود ما خلاصه میشه. ولـی قبل از آن میخواهم از بودن یکی برای شما تعریف کنم که بودنش را کسی احـساس نکـرد. هـیچ کـس متوجه وجودش نبود اما او با رفتارش و طرز زندگیش همه را متوجه خودش کرد.
برای به دنیا آمدن خیلی عجله داشت. بیشتر از هفت ماه توی شـکم مـادرش نمانـد. بـه دنیـا آمـد امـا نمیتوانست به تنهایی زنده بماند. به دستگاه آنکوباتور منتقل شد. بـه دسـت کـوچکش سـرم وصـل شـد… اکسیژن دستگاه را باز کردند و محیطی مثل شکم مادر برایش مهیا شد و مبارزه او شروع شد! بـا تمـام عواملی که او را نمی خواستند و قصد نابودیش را داشتند روبرو شد و به جنگ همه آنها رفـت! ده روز بعد از تولدش با موفقیت از آنکوباتور خارج شد و به دامان مادر پناه برد.
مادرش با تمام نقصهایی که در مراقبت از یک نوزاد نارس داشت، با مهر مادری که نسبت بـه فرزنـدش داشت موفق شد رشد بهارک را به حد طبیعی برسونه و خطر مرگ را از اون دور کنه گفتم بهـارک، بلـه اسم اون بهارک شد. مادرش عقیده داشت اون بهاره اما خیلی کوچیک! بهارک جثه کوچکی داشت ولـی روحی که در آن جثه کوچیک جا شده بود تعجب آور بود. خیلی زود اطرافیانش را شناخت: مادر یـک مهربان ذاتی و پدر یک مرد فعال که عشقش را نسبت به خانواده اش با صبح تا شب کار کـردن نـشان می دهد…