پست های ویژه
دانلود رمان تب دلهره pdf از کوثر شاهینی فر برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
داستان، درمورد دختری به نام یاس هست که با بی بی و دو تا پسراش زندگی میکنه که بهشون داداش میگه. داداش بزرگه رفته تو کار مواد پخش کردن که سر همین موضوع بی بی سکته میکنه و فلج میشه. حالا همه بار زندگی رو دوش یاس است. از اونور داداشه تو رد و بدل کردن یه محلوله که برای کسی به نام شاهرخ بوده خراب کاری میکنه و شاهرخ یاس رو اذیت میکنه….
ـ بتمرگ سرجات ….
می ترسم … نفسم به شماره میفته و بین خس خس عصبی نفساش گم میشه … عصبیه … خدایا غلط کردم … خدایا دورت بگردم من اینجا چه غلطی می کنم ؟ … دلهره تا بیخه خِرَم بالا اومده و حس می کنم با اون چشمای عصبیش مردمک چشمام رو بالا پایین می کنه … روی یه کاناپه ی نمی دونم چند نفره نشستم .
ـ هیسسس … خفه شو یاس …. خفه شو …
تند تند نفس می کشم و بدم میاد از حالت تهوعی که یقه ام رو گرفته و ول نمی کنه تا بالا نیارم … می ترسم، تا بی آبرویی خیلی فاصله ندارم. آینده خیلی نامعلومه و آرزو می کنم در باز شه و پناهه این روزای بی پناهی از در بیاد…. حتی فکر اینکه میاد هم آرامشه … لعنتی عشق هم کور می کنه هم کر می کنه ….. از ترس سرم گیج میره و نگام تاب می خوره دور تا دور این سالن … از صدای پارس سگ های بیرونه ساختمون و این نگهبانای دور تا دور این میدون مرگ.
بغضم بزرگ تر می شه … حرصی میگه: به من نگاه کن بی همه چیز … با صدایی که دوباره بلند می کنه از جا می پرم و نگاه می کنم به مردکی که اسمه مرد رو یدک می کشه … مرد گفتن به این نامرد خیلی زیادیه … توهین به بشریت به حساب میاد.
ـ دلت به چی خوشه که اینقد سره پایی هنوز؟ به اون حروم زاده؟
همونطور که به سمتم خم شده دستش رو دراز می کنه و با انگشت اشاره ش به در ورودی اشاره می کنه: فک کردی دفتر دستکش رو ول می کنه میاد توی نسناس رو از دسته من نجات بده؟ یعنی انقد می ارزی که شاهه بزرگ از تختش بیاد پایین؟
