پست های ویژه
دانلود رمان من خوناشامم pdf از معصومه.ی برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
رمان درباره دختری به اسم مهنازه که با خانواده اش مشکل داره و توی محدودیته. یه روز، به پیشنهاد دوستش دیانا از خونه فرار میکنه. اون با پسری به اسم سهیل آشنا میشه و…
بهراد با عصبانیت گفت:
-اولش به تو چه؟ فضول که نیستی؟! دوم، تو که این همه ادعات میشه، صدات پسرونه است!
عصبی شدم، هــی این پسره دختر نما به من گفت صدام پسرونه است!
بهش گفتم:
-این که توهین بزرگی بود! تو پسره دختر نما، خفه شو و چی، گم شو.
بهراد با عصبانیت به طرفم خیز برداشت، بعدم من سریع فرار رو بر قرار ترجیح دادم. رفتم بدو بدو تو کلاس. نفس نفس میزدم، بلند گفتم:
-پسره دختر نما، وحشیم هستی!
برگشتم که با 20تا دهن باز شده مواجه شدم. آب دهنم رو قورت دادم گفتم:
-خانم چرا زنگ رو نمیزنن؟! اومدم همین رو بگم.
قبل از اینکه خانم شریفی حرف بزنه از کلاس سریع رفتم بیرون، نگاه کردم دیدم نیست؛ وحشی بودا! همون موقع زنگ رو زدن، منتظر نادیا بودم، سرم رو انداخته بودم پایین به این فکر میکردم که الان ساعت آخره باز دعوا، اوف خسته شدم. یکی بیاد نجاتم بده اخه کو اون شاهزاده سوار بر پراید. حالا نمیخواد بنز داشته باشه به پرایدم راضیم. یه دفعه یکی محکم زد تو سرم. سرم رو بالا اوردم نادیا بود.
-اخ وحشی چرا میزنی؟ تازگیا خیلی دست بزن شدیا…
