دانلود رمان برکه pdf از زهره.الف برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
برکـه دختر زیبا و شیطونی که برای کمک به شرکت پدرش که در آستانه ورشکستگیه، صیغه بزرگترین رقیب پدرش “میلاد ” مردی متعصب و غیرتی میشه و شرط میبنده میتونه اونو عاشق خودش کنه اما با کاری که میلاد میکنه….
نیم ساعتی از رفتن بهنام گذشته بود. او و میلاد هم تقریبا آماده بودند برای رفتن. شالش را روی سرش مرتب کرد و دلش را برد میلادی که با عشق نگاهش می کرد. دست از شالش کشید و به سمت مرد رفت و بوسه ای بر روی گونه اش کاشت! نفس عمیق میلاد که به گوشش رسید پلک بست و گرمای صدای میلاد، شد آرامشی که قلبش را نوازش می کرد.
_دوستت دارم عزیزم! خیلی…
دلش می رفت… دلش که هیچ تمام جانش می رفت برای این دوستت دارم ها… صورتش را فاصله داد. می خواست بهتر ببیند میلاد و آبی هایی که عشق درونش موج می خورد! نگاه عاشقانه ی میلاد را تلافی کرد و انگشت هایش را فرو برد میان ته ریشش… کمی نوازشش کرد. جهانی، الیکا، شایان، وصیت نامه، کارخانه… هیچکدام اهمیت نداشت وقتی کنار میلاد لبریز می شد از عشق… آخ خدا… این حس چقدر عمیق ریشه کرده بود در قلبش!
صورتش را جلو برد و بوسه ی ریزی روی چال چانه ی میلاد نشاند…. دیوانگی بود که کنار میلاد دیگر از هیچ چیز نمی ترسید؟ اگر دیوانگی بود، پس او دیوانه ترین برکه ی دنیا بود!