دانلود رمان بازگشت طیطو pdf از سروناز روحی برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
نگارین جوان شیر، دختر تنها و مستقلی است که بار زندگی دو نفره با خواهرش را به دوش میکشد. در یک پرنده فروشی کار میکند و با درآمد ناچیزش زندگی اش را می گذراند. در این بین خاندان بزرگ و متمولی با آمدن فرزند ارشدش به وطن دچار یک چالش بزرگ می شود … مهندس آزاد زرنگار به محض اینکه بازگشت رقیبش را نزدیک می بیند، مهره هایش را آماده ی مبارزه میکند و تمام تلاشش برای کیش و مات کردن شاه را به کار میگیرد. بستگی دارد از چه زاویه ای، به مهره های چیده شده در صفحه ی شطرنج نگاه کرد! پیاده، مهره ای بسیار مهم برای مبارزه است، این مهره در حالی که جابه جایی محدودی دارد و مهره ای کم ارزش شمرده میشود، پتانسیل زیادی دارد و میدان نبرد شطرنج را تشکیل میدهد…
از سرویس که بیرون آمدم ، کنار همکاران، طوری قدم از قدم برمیداشتم که انگار نه انگار چه چیز دیدم و چه چیز شنیدم . میخواستم هرچه سریع تر این بازی منحوس که در آن شریک شده بودم تمام شود! نتیجه باخت بود … من باخت را با تمام قوا پذیرفته بودم. می خواستم به لیلا زنگ بزنم… میخواستم بگویم که از بابت امین ناراحتم! از بابت از دست دادن یک شانس واقعی ! چیزی که من را به تمام آرزوهایم می رساند و حالا… حالا هیچ چیزی توی چنته نداشتم.
میل به هیچ چیز نبود، تمام احساساتم با هم خشک شده بودند .ریشه ام را جوری زده بود که انگار هرگز جوانه نزده بودم ، شکفتنی درکار نبود … شعر جنتی عطایی در سرم پخش میشد: هرچه تبر زدی مرا ، زخم نشد جوانه شد! این روی کاغذ جواب می دهد! در کپشن ها… در استوری های پشت سر هم اینستاگرام! استاتوس های واتس آپ… شاید در بیوگرافی تلگرام !
من را تبر زدند، زخم شدم… خونریزی مهار ناشدنی بود! خشک شدم … به پایان رسیدم در یک چشم به هم زدن من ویران شدم و دیگر هیچ امیدی نبود. همه ی امیدواری ام به ناگهان پر زد و از میان دلم رفت ! بازگشتی برای این رفتن متصور نمی شدم! صدای خانم علیپور را شنیدم ، انگار مخاطبش من بودم، نیم نگاهی به او کردم و با لبخندی که جدیدا بیشتر روی لبش نقش می بست و با احترام ویژه تری با من صحبت میکرد گفت: دکتر کارت داره عزیزم!