رمان سرا
دانلود رمان جدید رمان عاشقانه
رمان سرا
پست های ویژه
دانلود pdf رمان لیلیوم شبنم

دانلود رمان لیلیوم pdf از شبنم برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی

از ماشین پیاده شدم و وارد محوطه صحنه شدم. کارن داشت لباسشو میپوشید. چشمکی بهش زدم که با لبخندی محو جوابمو داد. سریع سمت صحنه رفتم؛ که دستی گرم دور کمر باریکم گره خورد. سرمو که برگردوندم کورال و دیدم: واو کورال چطوری.. بوسه ای روی گردنم کاشت و گفت: عالی برو، لباستو بپوش سریع بیا که فیلم برداری رو شروع کنیم…

خلاصه رمان لیلیوم

روی کاناپه لم دادم و نگاهمو از پارسا پسر کوچیکم گرفتم و خیره شدم به میز پر از غذا و خالی از هر آدمی! نگاهمو بار دیگر به ساعت دوختم؛ ساعت یک رب به دوازده بود و هنوز مهرداد نیومده بود.. غمگین از جام پاشدم و سمت پارسا رفتم، به سختی بغلش کردم و سمت اتاقش بردمش آهسته روی تختش خوابوندمش.. و از در خارج شدم .. پا تو پذیرایی گذاشتم که نگاهم روی تصویرم تو آیینه ثابت موند…

چجوری مهرداد میتونست آنقدر دست رد به این همه زیبایی بزنه!؟ موهای کوتاه مصریمو از روی شونم کنار زدم و دستی تو چتریام کشیدم. آهی پر حسرت کشیدم و سمت پنجره ی پذیرایی رفتم؛ خودش میدونست اگه یک بار دیگه، این دیر اومدناشو تکرار کنه؛ از زندگیش میرم! برای همینه جواب زنگامم نمیده..بازوی سفیدمو توی مشتم فشردم …

اون از نیاز بدنی و رابطه چی میدونه؟ منی که چهار ماه با همسرم هم خواب نشدم.. دلم برای رابطه باهاش تنگ شده! ولی امان از غرورم…مهرداد هم بعد دعوای سختی که سر پارسا باهم کردیم دیگه سمتم نیومد.. بیخیال سمت کاناپه رفتم و باز روش نشستم.. و چشمای خستمو روی هم فشردم…

  • اشتراک گذاری
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    لیلیوم
  • ژانر
    بزرگسال
  • نویسنده
    شبنم
  • ملیت
    ایرانی
  • ویراستار
    سایت رمانسرا
  • صفحات
    790
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • admin
  • 2,011 بازدید
  • برچسب ها:
مطالب مرتبط
موضوعات
ورود کاربران

کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان سرا " میباشد.