دانلود رمان تبسم تلخ pdf از صدیقه بهروان فر برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
تبسم شش سال بعد از ازدواجش با حسام، متوجه خیانت حسام می شه، همسر جدید حسام بارداره و به زودی حسام قراره پدر بشه، در حالی که پزشکا آب پاکی رو روی دست تبسم ریختن و اون از بچه دار شدن کاملا نا امید شده. تبسم با فهمیدن این موضوع از حسام جدا می شه و التماس های حسام هم فایده ای نداره، چند ماه بعد از طلاق، محمدحسین که وکیل تبسم هم هست و از بچگی با تبسم بزرگ شده، بهش ابراز علاقه می کنه و درست زمانی که تبسم قراره به پیشنهاد محمدحسین فکر کنه، پرهام، پسر عمه و نامزد سابقش به کشور برمی گرده و این برگشت شروع یه جنگ روانی سخت برای تبسمه …
نمی دانم این چندمین زن بارداری است که از کنارم می گذرد و نگاهم به دنبالش راهی می شود. حالا که خوب فکر میکنم می بینم از هر چه زن باردار است متنفرم. اصلاً چه معنی می دهد با آن شکم های قلمبه شان در خیابان ها رژه بروند و دل کسانی که نمی توانند حس آنها را تجربه کنند، را آب کنند. زن جوان دیگری از روبرو می آید. شکمش بالا نیامده اما دستی که روی آن گذاشته است و لبخندی که بر لب دارد تاییدیه است در باردار بودنش.
در جا می ایستم و منتظر رسیدنش به خودم می مانم. جز به جز صورتش را بررسی می کنم. به معنای واقعی کلمه زیباست. نه از آن زیبا هایی که همه جا یافت می شوند، از آن زیبا های خاص. چشمان درشت خاکستری با مژه های تابدارش، از چهره اش، چهره ای خاص و تو دل برو ساخته است. از آنها که دلت می خواهد بروی و محکم در آغوشت بچلانی اش .
گونه های برجسته و لب های صورتی قلوه ای اش که دیگر حرفی برای گفتن نمی گذارند. پوست سفیدش با آن روسری سورمه ای با رگه های خردلی زیادی به چشم می آید. اینکه روسری اش را به گونهای بسته، که حتی یک تار مو از زیر آن بیرون نباشد، توجهم را بیشتر به او جلب می کند.