پست های ویژه
دانلود رمان عشق و خاکستر pdf از زهرا شفیعی برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
رادین یه پسر شر و شیطونیِ است که از هیچ شیطنتی نمیگذره. در این بین یه دختر خاله داره که بر عکس رادینِ آرام و سر ب زیر. این دو تا از بچگی هم و دوست دارن. اما با بزرگ شدن رادین و شیطنتهاش، مادرش بزرگترین سد واسه رسیدنشون میشه و این بین آلما اون یکی دخترخاله رادین هم عاشقشه و دسیسه میچینه و داستان رو پر از هیجان و اتفاق میکنه…..
آخرین نگاهم را به فرودگاه، آدمهای سرد هامبورگ و باند پرواز دادم و به سوی آینده ای نا معلوم سوار هواپیما شدم. جایگاهم را پیدا کردم، نشستم، سرم را به صندلیم تکیه دادم. دستانم را توی هم قلاب کردم، چشم هایم را بستم و مثل همه این چند سال به خیالم اجازه پرواز دادم. دوباره مثل این چند سال خاطرها را مرور کردم خاطره هایی شیرین تر از شهد عسل که نگذاشتم هیچ گاه از ذهنم پاک شوند و همیشه مانند مرواریدی در صدف، آنها را آن پشت مشت های ذهنم جائی ابدی برایشام در نظر گرفتم.
هر روز بهشان رسیدگی کردم .با لبخندم بهشان آب دادم. با یادآوریشان جوان نگهشان داشتم و با وجود این خاطره ها زنده بودن را انتخاب کردم ، هر چند در کمال نا امیدی و نداشتن رادین. آن موقع تازه وارد دبیرستان شده و می خواستم راهم را انتخاب کنم که از رادین جنتلمن پسر خاله فرزانه که چند سالی ازم بزرگتر بود و نگاه های گاه و بی گاهش رنگ خاصی داشت و این نگاه ها دلم را می لرزاند خوشم آمده بود.
اما دختری نبودم که با یک نگاه عاشق شوم، خودم را ببازم و به جنس مخالف رو بدهم. صبوری کردم و این عشق پنهان را در دلم نگه داشتم. تا اینکه در یک عصر غمگین پائیزی با خبر شدم رادین واسه ادامه تحصیلات ایران را به مقصد آلمان ترک کرده، با شنیدن این خبر از زبان مادرم تا چند هفته کارم فقط گریه و زاری بود. اما با گذر زمان به خودم قبولاندم که عشقم به رادین یک عشق پوچ و یک طرفه بیشتر نبوده که گذشته و رفته.
