دانلود رمان عشق بی رحم جلد اول و دوم pdf از رز آبی برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
دل آرام و آرتان پسر عمو دختر عمویی که عاشق یکدیگر هستند و نامزد؛ چیزی تا مراسم عروسیشون نمونده ولی آرشام برادر آرتان هم این میون دیونه وار عاشق دل آرام است. طوری که به هیچکس و هیچ چیز رحم نمیکنه حتی برادرش و یک روز برای به دست اوردن دل آرام اون و تنها گیر میاره و…
جلو آیینه می ایستم ،امروز با آرتان قرار داشتم و باید به بهتری شکل آماده میشدم …یه آهنگ شاد گذاشتم و ولومش رو بردم بالا و شروع کردم به آرایش کردن …خط چشممو زیر چشمای آبی درشتم که کشیدم رژ لب کالباسی رنگمو برداشتم و روی لبهای قلوه ای و خوش فرمم کشیدم…مژه های بلندمو ریمل زدم… توی ابروهامم یکم مداد کشیدم و جلوی موهامو چپ زدم… شال صورتی رنگمو روی موهام انداختم…
قسمتی از موهامو از پشتم اوردم و جلوم ریختم تا از زیر شال بیرون باشه …آرتان عاشق موهام بود.. دلم میخواست هر چه زودتر رسمی واسه هم بشیم.. گوشیم که زنگ خورد آهنگ و کم کردم و جواب دادم:– جونم؟صدای شادش و شنیدم:– جووون تو فقط حرف بزن عشقم!از ته دل خندیدم:
چطوری نفسم؟– خوبم عزیزم…تو ماشین منتظر عشقم نشستم! رژگونه رو روی گونه هام میزنم و همون طور که مانتو سفیدمو تنم میکنم میگم:– اومدم اومدم!سریع از اتاقم بیرون میرم و کوله ی صورتی مو رو دوشم می ندازم مامان از بالای پله ها صدا میزنه: – دل آرام کجا؟