دانلود رمان هوس بوسه تو pdf برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
نازنین دختری از جنس فقر، دختری که بخاطر پول تن به بد کاره بودن میده. در این بین شایان پسری ثروتمند است که نازنین رو می دزده درحالی ک خودش زن داره و…..بایدها و نبایدهایی که اتفاق میافتد….چراهایی که به وجود میاد …قالب کلی این داستان بزرگسال رو تشکیل میدن.
ناراضی رفت طرف میز و کیف پولش رو برداشتو ده تا تراول سمتم گرفت و گفت: -دوباره کی وقت داری؟ شالم رو روی سرم درست کردم و گفتم: من هیچوقت دوبار با یکی نمی خوابم. خندید و به تمسخر گفت: – عه… مگه آدم های بدکاره هم برای خودشون شرط دارن؟ با اخم پولارو کشیدم و به حلقه ی توی دستش اشاره کردم و گفتم: – بدکاره بودن برای من شرط داره اما لاشی بودن برا تو شرط نداره!
پول ها رو انداختم تو کیفم. بدون توجه به صدا زدن هاش که میگفت صبر کنم تا برسونتم، از پله ها سرازیر شدم و از ساختمون شیک و تجملاتیش خارج شدم. سوار تاکسی شدم و تا رسیدم کرایه رو حساب کردم و پیاده شدم. به ساعت مچیم نگاه کردم دیرم شده بود. کلید و به در انداختم و یواشکی وارد خونه کوچیک و مستاجرمون شدم. بدون سر و صدا از راهرو رد شدم و خودمو انداختم تو اتاقم و در رو بستم.
اگه بابا یا مامان می فهمید شب خونه نیومدم، جنگ میشد. لباس هام رو در آوردم و رفتم حموم یه دوش حسابی گرفتم و کثافت هایی که از دیشب رو تنم مونده بود رو پاک کردم. با صدای در اتاق دوش آب رو بستم و با صدای بلند گفتم: جانم؟ امیر- کجا بودی؟ یه لحظه روح از تنم جدا شد اما خونسرد سرمو از لای در بیرون آوردم و گفتم: خونه، از دیروز بیرون نرفتم. امیر نگاه بدی بهم انداخت و گفت: فعلا بیخیال…