دانلود رمان به هر برگ سوگند خوردم pdf از محیا نگهبان برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
محیا نگهبان از رمان نویسان معروفی است که تا کنون با قلم توانمند خود توانسته آثار متعددی را به نگارش درآورد. این بار رمانی عاشقانه و توام با اجبار در ازدواج را از این نویسنده معرفی خواهیم کرد…. من نوید احمدی برج ساز معروف، به اجبار خانوادم با دختری که هیچ علاقه ای بهش ندارم ازدواج میکنم اما یک شب…
دنباله ی لباس عروسش را جمع می کند و وارد اتاق میشود. زانو هایش می لرزند و هراس، مهمان کل جانش شده است. نگاهی به اتاق، که غرق در تاریکی است می اندازد و از آنجا به مهتابی که در پس آسمان می درخشد. شکوه پنجره های آن خانه، آنقدر است که ماه، در مقابلشان کمتر دیده میشود. اما ترس در جانش به حدی است که، فرصت دید زدن این عمارت را ندارد.
بزاق دهانش را قورت میدهد و روی تخت می نشیند. هر آن منتظر هست تا در باز شود و سپس او داخل شود، داخل شود و کل عصبانیتش را خالی کند. مثل آن شب… بانوی عمارت شده تا از ارباب عمارت بترسد. لب به دندان می گیرد و سعی میکند به آن شب فکر نکند. آن شبی که خودش هم بی میل نبود. دلش برایش رفته بود، خیلی وقت بود. در همان مهمانی هایی که وقت و بی وقت میدیدش، گاهی تنها بود و گاهی دخترک مو بلوندی، حلقه ی بازو هایش را پر کرده بود.
خودش، حسی را که به او داشت را هم مسخره میکرد. خودش هم به تمام رفتارهایش می خندیدم.. در حد او نبود. او تک پسر بزرگترین بازاری راسته فرش بود و عزیز دردانه برادر بزرگترین تاجر خشکبار.