پست های ویژه
دانلود رمان کهربای چشمانش pdf از آمیتیس و زهرا برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
رمان کهربای چشمانش، کاری مشترک از آمیتیس و زهرا است که طبق ادعای خودشان، تمام وقایع داستن بر اساس واقعیت بوده و قبلا رخ داده. داستان هم از زبان این دو نفر روایت می شود و آمیتیس تصمیم می گیرد تا با دوستش ریحانه، به سفر شلمچه بره…
ریحانه: امی تو رو خدا بیا بریم دیگه… این آخرین اردویی هستش که می تونیم با ه بریم…بعدش دیگه مدرسه پر…
با کلافگی نگاهی به ریحانه نداختم که داشت خودشو پر پر می کرد که مخمو بزنه منو ببره شلمچه! ولی من سخت در حال پیچوندن بودم.
آمیتیس: ریحان آخه بریم شلمچه بگیم چی؟ نه که خیلی معتقدیم! یه شلمچه نرفتیم که اونم بریم حله..
ریحان: تو بیا قول میدم پشیمون نشی عشقم…
آمیتیس: باشه بابا خر شدم… و این شد حاصل تلاش های رفیق شفیقم ریحانه رو مخ بنده.
خب.. فکر کنم حالا دیگه اسم من رو بدونید…من آمیتیسم…یکم از وجناتم براتون بگم..موهای مشکی…لبای باریک و چشای درشتی دارم که از خواهر گل گلابم بهم رسیده! در کل قیافم معمولیه و از همه مهمتر عضو خانواده بسی شاد و خوشحال ال جی بی تی هستم! البته چند وقتی هستش که سینگل هستم… نه اینکه کسی نباشه باهاش اوکی شم ها…نه تو مدرسه حداقل روزی 4 نفر رو می پیچونم! بین خودمون بمونه پرطرفدارم…..اما به نظرم هنوز کسی که بتونه منو عاشق کنه، سر راهم نیومده و بیاد رو هوا مخش رو می زنم..
