دانلود رمان پروانه شدم pdf از دل آرا دشت بهشت برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
موضوع رمانی که این بار در سایت رمان سرا قصد معرفی آن را داریم، راجع به دختریه که شوهرش عادل فوت کرده و حالا خانواده شوهرش اون رو میخوان به برادر شوهرش عارف بدن که زن داره ولی با زنش اختلاف داره…
ھر آدمی اخلاق ھای عجیبی دارد که مختص خودش است. یکی بیشتر یکی کمتر… عادل ھمیشه به من می گفت «تو خیلی عجیبی»! به قول خودش ھیچ وقت نمی توانست مرا کشف کند. اما خودم فکر می کردم ساده ام… ساده و قابل کشف. یاد روزی می افتم که زن داییِ عادل به خانه مادرم آمده بود و بعد از یک ساعت نشستن و صحبت کردن در مورد ریز و درشت مسائل روز! گفته بود خواھرشوھرش پسر مجردی دارد و من با خنده گفته بودم خدا به خواھرشوھرت ببخشه!
مردی از کنارم می گذرد و تنه می زند. بند کیفم از روی شانه ام سر می خورد و تا وسط ھای بازویم می آید. می خواھم فحشی نثارش کنم اما عجله ی مرد باعث می شود ساکت شوم. شاید عمدی نبود! دوباره به گذشته برمی گردم و عادل در ذھنم پررنگ می شود، یا شاید به قسمت ھایی از خودم فکر می کنم که از دید او عجیب بود. مثل خواب ھای عجیبم که ھر روز برایش تعریف می کردم… یا طرز پوشش لباسم… یا حدسیاتم که ھمیشه درست از آب در می آمدند…