پست های ویژه
دانلود رمان عزیز برای تو pdf از جین هنری برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
بزرگ ترین و بی رحم ترین خلافکار باند باورتای(مافیا) روسیه کسی که قوانین خودشو داره، چشمش ارثیه دختر بیگناهی رو میگیره که تو پیله تنهایی خودش فرو رفته و از قضا باکره ام هست. اون میخاد اموالشو غارت کنه با دزدیدنش و فریبش بده برای ازدواج و بعد …مرگ انتظار اونو میکشه. من با ارتشم به اون حمله میکنم …اون با باکرگیش من به زانو در میاره…(جلد اول از مجموعه شرور سلطه گر).
نیمکت آهنیِ پارک که روش نشسته بودم، خیلی سرد بود، اما به سختی حسش می کردم. قصد این رو ندارم که خیلی منتظر اون دختر بایستم! آمریکایی ها فکر می کنن این آب و هوا خیلی سرد و یخ زده اس، ولی من تو سرمای تند و تیز شمال روسیه بزرگ شدم. سرما رو لمس نمی کردم. آدم های اطرافم که درست و حسابی آماده ی این شرایط نبودن، کت هاشون رو محکم تر دور بدنشون و شال گردن هاشون رو دور گردنشون می پیچوندن.
برای یک دقیقه… حس کردم اونا در برابر من از خودشون محافظت می کنن، نه در برابر سرما و یخ! اگه اونا می دونستن من چکارهایی انجام دادم… یا قادر به انجام دادنِ چکارهایی هستم!… یا اینکه قصد انجام چه کاری رو دارم… اونوقت کاری بیشتر از پیچوندن شالگردن به دور گردنشون انجام میدن! ابروهام رو تو هم کشیدم. از ترسو بودن متنفرم!
اما این دختر… به من ماموریت دادن که اون رو بگیرم! از ظواهر و شواهدی که پیداست، مشخصه که اون آدم ترسویی نیست… و این برام جالبه. سادی آن وارن… بیست و یک ساله. موهای قهوه ای لطیف و صاف، اما طوریکه موهاش رو روی شونه های و اطراف صورتش رها می کنه جذاب و دلنشینه. چشم های قهوه ای روشن، با گونه های صورتی و لب های پُر. نمی دونم وقتی گریه می کنه چه شکلی میشه، یا وقتی لبخند میزنه. من هیچوقت لبخندش رو ندیدم.
