پست های ویژه
دانلود رمان دانکن pdf از دی.بی. رینولدز برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
یک جسد….یک قتل….کارآگاهی که به دنبال عدالت است، اما یک انسان نرمال نیست….دختری جسور از تبار کله شقی و لجبازی و مردی که برای ساکت شدنش اورا بی وقفه می بوسد…این رمان جلد پنجم از مجموعه خون آشامان در آمریکا است.
سین اندکی لرزید و خودش را به آرامی به موج گرمایی که از موتورهای لیرجت ساطع می شد، نزدیک کرد. اینکار باعث شد آشیانه ی سرد هواپیما تاحدودی قابل تحمل شود. بیشتر در کتش جمع شد و از میان نور کم سو، به دقت نگریست. رافائل در انتهای آشیانه، نزدیک به دماغه ی هواپیما، گرم گفت و گو با جورو بود. بخاطر نور رنگی کابین جت که از شیشه بیرون می تابید، فقط توانست آن دو را تشخیص دهد.
رافائل کوتاه بالا را نگاه کرد و چشمانش به رنگ نقره ای درخشید. قلبش با دیدن آن منظره لرزید. او خیلی زیبا بود. این مسئله هنوز گاهی اوقات نفسش را می برید.
«اون نگران توئه.»
سین پرش غیرارادی شانه ی چپش بخاطر غافلگیری از صدای دانکن را کنترل کرد، چشمانش را برای او در کاسه چرخاند و گفت: «نه بابا؟» دانکن همانطور که سین به سمتش برمی گشت، خندید و گفت: «دلم برات تنگ میشه، سین، برای تو و رافائل از همه بیشتر.»
او به نرمی گله کرد: «همه ی اینا خیلی سریع داره اتفاق میوفته.»
دانکن به جلو خم شد و گفت: «نه خیلی، ما چند وقتی هست که برنامه ریزیش کردیم، فقط چند روزه که فهمیدیم زمان درستیه. توام این اواخر خودت نبودی…» «چی؟ فک کردی اگه بهم بگی دوباره حالم بد میشه یا چی؟ این بدنمه که صدمه دیده نه مخم دانکن. من اونقدرا هم نازک نارنجی نیستم.»
