رمان سرا
دانلود رمان جدید رمان عاشقانه
رمان سرا
دانلود رمان گناهکار pdf از فرشته تات شهدوست

 

دانلود رمان گناهکار pdf از فرشته تات شهدوست

با لینک مستقیم برای اندروید و کامپیوتر

ژانر رمان: عاشقانه، هیجانی

خلاصه رمان گناهکار

زندگیمو با دستای خودم سیاه کردم، غرق تو نفرت و تاریکی. فقط چون یه روزی به عذابش ایمان آوردم. اون‌قدر واژه‌ی «گناهکار» رو برای خودم تکرار کردم، تا بالاخره شد هویت اصلی‌م. اون شعار می‌داد از گناه دوری کن، ولی خودش یه گناهکار حرفه‌ای بود؛ یه آدم از جنس سیاهی، فقط با یه ظاهر شیشه‌ای. و آخرش اون شیشه ترک برداشت، شکست، خرد شد… و پشت اون ظاهر، چهره‌ی واقعی گناهاش آشکار شد. من دیدم… با چشم‌های خودم دیدم. دیدم چطور نفرت از دل تاریکی زاده می‌شه. و همین نفرت شد تنها چیزی که قلب سنگی منو به تپش انداخت.

رمان های پیشنهادی:

دانلود رمان ملت عشق

دانلود رمان ریسمان

قسمتی از رمان

با خشم کنترل شده ای رو بهش داد زدم من هر چی که باشم کثافت نیستم. خودت می دونی که چقدر از خیانت متنفرم میدونی که چنین صحنه هایی ازارم میده. دیگه نمی خندید و اون هم با عصبانیت تو چشمای من خیره بود. بفهم داری چی میگی آرشام اره میدونم تو از این جربزه ها نداری واسه همین میگم نتونستم کامل تو اموزشت موفق باشم تو اونی که من می خواستم نشدی. چون نخواستم تو خودتم خوب میدونی مقصود من از این حرفا چیه. پس حق نداری هر حرفی که خواستی و رو زبونت بچرخونی. شایان داد زد: من هر کار که بخوام انجام میدم من عاشق اون زن بودم ولی اون شوهر داشت. بلندتر گفت: داشت که داشت واسه م مهم نبود که شوهر داره یا نه من اوتو می خواستم واسه ی همینم فریاد کشیدم زدی

و خانواده شو نابود کردی اره حرفه ی من همینه ارشام نابودی فراموش کردی . با خشم پشتم رو بهش کردم و به حالت عصبی تو موهام دست کشیدم. حرفه ت چیه لعنتی. بی ابرو کردن به زن شوهردار یعنی حتی ذره ای وجدان نداری. بازومو گرفت و رو به روم ایستاد. تو که از منم بی وجدان تری پسر تو که یکی یکی دخترای مردم و به خاک سیاه می نشونی چرا این حرفا رو میزنی تو که به فلاکت میکشونیشون و تهشم یه تف میندازی تو صورتشون و میگی از همتون متنفرم چی چیه حالا جلوم وایسادی و واسه من دم از وجدان می زنی؟ اره من اینکار رو کردم افتخارم میکنم و توش حرفی نیست ولی اونا با بقیه فرق می کردن کاری به جسمشون نداشتم و فقط روحا می خواستم تخریبشون کنم من با روح اون دخترا کار داشتم

نه چیز دیگه خودت هم میدونی قصدم چی بود. ولی برای اون کار وجدانت خوابه. پس چرا از من توقع داری از چیزی که می خوام چشم پوشی کنم. فریاد کشیدم من از خیانت متنفرم لعنتی اون هم بلند داد زد ولی من نه من به هر کس و ناکسی خیانت میکنم و نکنم نمی گزه من با تو فرق دارم اینو تو گوشات فرو کن آرشام به تلخی پوزخند زدم. اره فرق داری من بد شدم چون باید بد میشدم من گناه کردم چون باید سنگ می شدم من تو زندگیم با خشم انس گرفتم چون برای رسیدن به هدفم باید پست ترین ادم می شدم ولی سرتا سر زندگیم از خیانت متنفر بودم و هستم چون برام به بدترین شکل ممکن خاطراتم رو زنده میکنه خاطراتی که این همه سال خواستم ازشون فرار کنم ولی نتونستی نتونستی آرشام.

فریاد زدم: اره نتونستم می دونی چرا؟ چون میخواستم یادم بمونه و از این یاداوری زجر بکشم میخواستم با زجر کشیدن خودم به قدرت برسم قدرتی که هیچ احدی نتونه باهام برابری کنه اونوقت بود که میتونستم بشم همون آرشامی که براش تلاش کردم. ولی تو داری تموم زحمات منو به باد میدی. نگاهش کردم که ادامه داد من عاشق مادر دلارام شدم ولی بعد از مرگش فهمیدم تمومش ده و داس بود ولی این دختر اون کاملا فرق می کند. پوزخند زدم چطور؟ نکنه چون جوونتر و خوشگل تر از مادرشه؟! – اره . ولی اینو مطمئنم اگه د دوی هم باشه علاقه هم وجود داره.. حاضرم براش هرکاری میکنم اخمام تو هم رفت. برگشت و زل زد تو چشمام.

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
زندگیمو با دستای خودم سیاه کردم، غرق تو نفرت و تاریکی. فقط چون یه روزی به عذابش ایمان آوردم. اون‌قدر واژه‌ی «گناهکار» رو برای خودم تکرار کردم، تا بالاخره شد هویت اصلی‌م. اون شعار می‌داد از گناه دوری کن، ولی خودش یه گناهکار حرفه‌ای بود؛ یه آدم از جنس سیاهی، فقط با یه ظاهر شیشه‌ای. و آخرش اون شیشه ترک برداشت، شکست، خرد شد… و پشت اون ظاهر، چهره‌ی واقعی گناهاش آشکار شد. من دیدم… با چشم‌های خودم دیدم. دیدم چطور نفرت از دل تاریکی زاده می‌شه. و همین نفرت شد تنها چیزی که قلب سنگی منو به تپش انداخت.
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    گناهکار
  • ژانر
    عاشقانه
  • نویسنده
    فرشته تات شهدوست
  • ملیت
    ایرانی
  • ویراستار
    رمانسرا
  • صفحات
    1762
لینک های دانلود
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • admin
  • 1,116 بازدید
موضوعات
ورود کاربران

کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان سرا " میباشد.