دانلود رمان مه جبین جلد اول pdf از فرشته تات شهدوست برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
شاهپور زند تهرانی الاصل اتابکی، جوان خوش قلب، که ازموقعیت اجتماعی بسیار خوبی برخورداره…وچون مورد اعتمادترین فرد طایفه ی زند محسوب میشه، بنابروصیت خاتون مجبور به قبول درخواستی میشه که از توانش خارج و غیر ممکنه. شاهپور زند خلاف عقیده وخواسته ی قلبی خودش، باید قیومیت مه جبین رو که هفده سال داشته به عهده بگیره تا زمانی که مه جبین با مرد معقول و خوبی ازدواج کنه. شش سال از وصیت خاتون گذشته و حالا مه جبین به عنوان استاد نوازندگی ویولن در یک آموزشگاه مشغول به کاره و طی این مدت هم شاهپور همه ی توجهش روی اون بوده. مه جبین شاهپور رو دوست داره…اما فقط از روی احترام و به واسطه ی شخصیت والا و با اصالتی که داره…
نفس زنان خودم رو روی صندلی پایه بلندی که مقابل مینی بار بود رها کردم.
بارانا دستم رو گرفت و حینی که همراه من می خندید گفت:
مشب فهمیدم یه دیوونه به تمام معنایی! اصلا نترسیدی یه کار دستت بده؟ بیچاره رو بدجور سنگ روی یخش کردی!
چشم هام از اشک خیس شده بودن و مستانه می خندیدم. دست هام رو به هم کوبیدم و رو به عقب مایل شدم. واقعا کنترلی روی خودم نداشتم: حقش بود پسره ی جلف مزخرف. دیدی که؟ ول نمی کرد!
-منو بگو فکر کردم ازش خوشت اومده.
-مگه خرم؟؟؟ این دوزاریای از دماغ فیل افتاده ی مایه دار فقط برای دو روز عشق و حال خوبن. بعدش که فیلشون یاد هندستون کرد و خواستن کارتو بکشن به بیراهه باید بندازیشون یه گوشه و دورشون خط بکشی. پسرا تو ایران جنبه ی عشق و حال ندارن بارانا!