دانلود رمان یادگاری از گذشته pdf از فاطمه غفرانی برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
یکتا شکیبا دختر ۲۷سالهای که گذشته سختی داشته و چندین سال زیر نظر روانشناس بوده و حالا بعد از سالها میتونه به آرزوش برسه و مجوز تاسیس آموزشگاه زبانش رو بزنه… اما در واقع این اول ماجراست…با وارد شدن ناگهانی برادر منشی آموزشگاهش، هامون یوسفی، به زندگیاش و گره خوردن سرنوشتش با اون، مجبور میشه به تهران سفر کنه و سراغ آدم های قدیمی زندگیش بره و در آخر می فهمه که…
دخترک شوک زده بود نفهمید چه شد که فقط او بود و سرما هوا و گرمی آتش …وقتی به خود آمد که دیگر صدای جیغ و فریاد ها نمی آمد … فقط صدای آتش بود که لحظه به لحظه بیشتر زبانه می کشید و شعله سرخش گسترده تر می شد … زبانش بند آمده بود و قدرت تکلمش را از یاد برده بود … دلش می خواست فریاد بکشد اما نمی توانست.
دلش می خواست بگوید و طلب کمک کند برای خاموش کردن آتشی که به جان ماشینشان افتاده بود و داشت زندگیش را می سوزاند اما هیچ نگفت. جاده خلوت بود فقط دخترک بود و خدا و ماشینی که می سوخت و زندگیش را هم می سوزاند …انگار کسی در گوشش خواند: در رفتن جان از بدن، گویند هر نوعی سخن من خود به چشم خویشتن، دیدم که جانم می رود و دیگر چیزی نفهمید …
کاغذ را گرفت، از مرد تشکر کرد و بیرون آمد. به ارتفاع ساختمان قدیمی اداره نگاه کرد. امروز صبح که زنگ زدند و خبر آمد..