دانلود رمان قدیسه گناهکار 2 pdf از شیرین نورنژاد برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
الینا دختری که در جست و جوی کار است و پا به شرکت شخصی به نام اردلان میگذارد. اردلان به النا پیشنهاد میدهد که اگر به پسر عمویش آدرین نزدیک شود و به گونه ای سفته هایش را که نزد آدرین است را به چنگ آورد، پول خوبی نصیبش میشود. این گونه میشود که الینا به آدرین نزدیک میشود و…
برق نور گوشیم باعث شد چشم باز کنم.. حتی اسمش هم برام دردآور بود.. بازهم میخواست بهم زور بگه و تحقیرم کنه.. بازهم میخواست با تهدید کارش رو پیش ببره.. همونطور خیره به اسمش، تماس قطع شد.. دوباره زنگ زد.. دوباره و دوباره.. و من خیره به اسمش فقط به این فکر میکردم که چرا؟! چرا اینهمه کینه؟! چرا همش تلافی؟ چرا انقدر خودخواهی؟
پیام داد..
-جواب بده..
انگشتم رو روی پیام بدون جوابش کشیدم.. میدونم که تا حرف خودش نشه، بیخیال نمیشه.. بازهم زنگ زد.. بازهم پیام داد:
-الی خانوم داره صبرم تموم میشه ها..
بازهم زنگ زد.. و بازهم پیام:
-داری بدترش میکنی عزیزم.. بس کن این بچه بازیا رو.. بازهم زنگ زد.. دو بار.. سه بار.. دیگه حتی به صفحه ی گوشی نگاه هم نمیکردم.. واقعا خسته بودم.. تمام تلاشم برای حفظ این رابطه، بی ثمر موند و بازهم با تلنگر وحشتناکی به هم خورد..
بازهم به همون روزهایی برگشتم که هر لحظه از تکرار دوباره شون می ترسیدم.. همه چی همونطور شد که ازش بیم داشتم.. عرفان فهمید.. برای خودش این رابطه رو به بدترین شکل ممکن تفسیر کرد.. تهمت زد.. و برادر بودنش رو ازم دریغ کرد.. آدرین بازهم تلافی کرد.. بازهم انتقام گرفت.. بازهم ازم دور شد.. دور و دور و دورتر.. آدرین تموم شد.. تموم.