پست های ویژه
دانلود رمان سنگ صبور pdf از مریم السادات نیکنام برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
پگاه و پریا دو خواهری هستند که بنا به دلایلی درس و دانشگاه و شهر خودشون رها میکنن به تهران میان….واین درحالیه که پگاه همیشه و در همه حال حامی و سنگ صبور خواهر کوچکتره این وسط با کیانا و کسری رو به رو میشن… کیانا هم کلاسی پریاست…اما بعد ها روابط به شکل دیگری پیش میره…عاشقانه ها رقم میخوره و رازهای سر به مهری باز میشه که هیچ کس ازش خبر نداره….
خلاف جهت حرکت ماشین ها طول خیابان را در پیش گرفته بود و با سرعت هرچه تمام تر پیش میرفت فکر و ذهنش آنقدر مشوش بود که چشمش جز آسفالت خیس خورده ی کف خیابان چیز دیگری نمیدید لعنت به این کابوس های شبانه ی گاه و بی گاهش که این طور برنامه ی های زندگیش را بهم میریخت…. شب گذشته بازهم همان کابوس وحشتناک به سراغش آمده بود و مجبورش کرده بود که تن به غرو لند های همکارانش دهد و طبق معمول مسیر همیشگی را در پیش گیرد.
نفس ش را پرصدا بیرون داد و بازدمش درهوای سرد زمستانی تبدیل به بخار شد … تازه فهمید که این سرما تا نوک انگشتان پایش نفوذ کرده است دراین مقطع از زمان سرما چه اهمیتی داشت وقتی فکرش آنقدر نگران بود که لحظه ای آرام و قرار نمی گرفت.
نگاهش را سمت آسمان گرفت دل آسمان هم گویا مانند دلش گرفته بو د و هوای باریدن داشت.
به شانس خودش دهن کجی کرد… دقیقا همه چیز دست به هم داده بود تا اضطرابش را بیشتر کند دراین هوای سرد کافی بود فقط یک قطره باران یا برف مهمان زمین شود آنوقت ترافیکی ایجاد میشد که آن سرش نا پیدا بود با خودش فکرد این هم ازخاصیت های این شهر شلوغ و بی در و پیکر است شهریکه چند ماهی میشد مهمان اهالیش شده بود و هنوز نتوانسته بود با آن و مردمش انس بگیرد باز هم نفس عمیقی گرفت و اینبار نیم نگاهی به ترافیک نه چندان سنگین خیابان انداخت.
حدسش داشت به یقین تبدیل میشد و شک نداشت چند دقیقه ی دیگر باید شاهد ردیف های ماشین هایی باشد که هیچ یک از سر نشینانش اعصاب دیگری را ندارد و با بوقی اتومبیل مقابلش را مورد عنایت قرار می دهند.
